پارس Pars
پارس Pars
در تمام جغرافیای ایران در میان تحصیل کرده یا غیر تحصیل کرده شاید فردی را نتوان یافت که نام پارس یا پارسی به گوشش نخورده باشد البته ممکن است اینرا به چشم بسته غیب گفتن تعبیر نمود.
همانطور که میدانیم زبان پارسی از قدیم الایام زبان مشترک بین اقوام ایرانی و همچنین غیر ایرانی نیز بوده است و خواهیم دید عبارت پارس یا پارسی مفهومی عمیق تر از زبان یا قلمرو داشته است و در حقیقت آیین مشترکی که در میان ایرانیان رواج یافت آیین پارسی نام گرفت و با تبعیت از این هویت آیینی و معنوی، هویت سیاسی و هویت قلمروی شکل گرفت. حال به کنکاش در مورد لغت شناسی عبارت پارسی خواهیم پرداخت و خواهیم دید بیش و پیش از هویت ملی این عبارت و نام دربرگیرنده مفاهیم معنوی است و بدین منظور از برخی مفاهیم و شواهد یاری خواهیم گرفت.
همانطور که میدانیم پارسا در زبان پارسی به فرد عابد و زاهد اطلاق میگردد و تلفظهای بجا مانده پارسی به شکلهای مختلف نیز وجود دارد و در جغرافیای جهان به عبارتهای مشابه پارسی برخورد میکنیم که یا بطور کامل و و یا بصورت بخشی حامل اجزای نام پارسی است. نامهای پاریس و روس برای عموم و پروس برای تاریخدانان و یا کسانیکه کمی با تاریخ و جغرافیای اروپا آشنایی دارند، نام آشنایی است و از محبوبیت زبان فرانسه در اروپا و زبان پارسی در میان اقوامی که غیر پارسی خوانده میشوند چون اقوام ترک ایرانی و محبوبیت این زبان اطلاع کامل دارند که چگونه این زبان توسط اقوامی که در تاریخ معاصر انگلو-صهیونی در تقابل با پارسیان نگاشته شده نشر و از جغرافیایی به جغرافیای دیگر منتقل گردیده است و چگونه ادب پارسی توسط همین اقوام رشد و نمو نموده است که این به موقعیت فرا قومی این زبان اشاره دارد که حتی مرزهای جغرافیای را درنوردیده و به عامل ارتباط مشترک بسیاری در جهان تبدیل کرده است.
با مطالعه لغت شناسی عبارت پارسی به این منظور دست می یابیم که حبس هویت پارسی در محدوده زبانی یا قومی بسیار نادرست است اقوامی که در تقسیم بندی استعمارگران اقوامی غیر پارسی انگاشته شده اند در طول تاریخ هویت پارسی را علی رغم تفاوتهای زبانی هویت خود شمرده اند و این هویت معنوی و آیینی هویت مشترک تمام ایرانیان در برهه ای از تاریخ بوده است و در حقیقت این زبان عامل انتقال مفاهیم و دستورالعملهای آئینی و دینی بوده است و همان موقعیتی که زبان عربی در اسلام داشته زبان پارسی هم در همان موقعیت و منزلت بوده است و الا نمیتوان نفوذ کلمات و عبارات را در زبانن اقوامی چون ترکان که جبهه استعمارگران آنرا در تقابل با پارسی نشان میدهد را توضیح داد.
حال از منظر لغت شناسی و یاری گرفتن از منابع در دسترس قابل فهم به هویت اساسی پارسی ره میجوییم و در حقیقت پارسی به شکل ذیل قابل تجزیه به عناصر تشکیل دهنده است:
Pars (Pers / Pirs) =======> Par + S (Per + S / Pir + S)
که در اینجا پر یا پیر عبارت آشنا در جغرافیای ادب و معرفت ایرانی است که مقام معنوی عبادتگران را منعکس میکند و س علامت جمع است و چنانکه میدانیم پیر در پارسی به اوج مقام عبادتگران در پرستشگاهها اطلاق میگردد و ترجمه آن در ادبیات کنونی به شکل اعلم و بزرگ عبادتگران ، زاهدان ، عابدان ، و مولای مولایان میباشد. حال خود پیر به شکل ذیل به دو جزء تقسیم میگردد:
Pir ========> Pi + R
که خود این کلمه از پیروی و تبعیت صاحب عقیده از قوانین خاص حکایت دارد و در حقیقت این کلمه دارای حروفی است که مفهوم قانون را منعکس میکند و آن حرف "ر" میباشد و جزء دیگر آن یعنی "پی" به عنصری که قوانین در حول آن شکل گرفته است که این عنصر جز نام مبارک خداوند نیست و در پارسی قدیم به بغ تعبیر میشود که با تغییرات اندکی در الفاظ به شکل "بی" یا "پی" تبدیل شده است و در حقیقت این عبارت مجموعا" جز عبارت خداحکم را منعکس نمیکند و با اضافه شده س به جمع تبدیل میگردد و یعنی عبارت پارسی جز به معنای خداحکمان ، روحانیون و پیران نیست.
مجددا" در اینجا توضیح بیشتر مطلب را به زمانی نه چندان دور موکول میکنیم.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
هم میهن ارجمند! درود فراوان!
با هدف توانمند سازی فرهنگ ملی و پاسداری از یکپارچگی ایران کهن
"وب بر شاخسار سخن "
هر ماه دو یادداشت ملی – میهنی را به هموطنان عزیز پیشکش می کند.
خواهشمنداست ضمن مطالعه، آن را به ده نفر از هم میهنان ارسال نمایید.
آدرس ها:
http://payam-ghanoun.ir/
http://payam-chanoun.blogfa.com/
[گل]
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥