ارک نوین

مکتب خداحکمان و خداحکمان آل عبا (ع)

مکتب خداحکمان و خداحکمان آل عبا (ع)

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

 

 

بسمه تعالی

 

ارک Ark 

 

هنگام سخن گفتن از" ارک" چیزی که به ذهن خطور میکند نامهایی چون ارک علی شاه، ارگ بم، مسجد ارک، میدان ارک تهران و ... است. در زبان ترکی آذری همانطور که آذری زبانان ایران با آن آشنا هستند لفظ " ارک نداشتن" استعاره ای است در آذری برای نداشتن نفوذ برای انجام امری در میان فردی از فامیل یا آشنایان و دوستان و در حقیقت ارک به معنای فرمان یا دستور یا به عبارت ساده تر قانون میباشد که کمتر به آن مراجعه شده است. مراکز حکومت معمولا" به این نام گره خورده اند و این تصادفی نیست که تمام سیستمهای حکومتی همگی با تلفظی متفاوت حامل این نام است.

 

همانطور که میدانیم ارک نام کشتی حضرت نوح (ع) نیز میباشد که قوم خود را به برای رهایی از طوفان عالمگیر به آن دعوت نمود تا درون آن قرار گیرند و نجات یابند و نام کشتی نوح (ع) به معنای فرمان در ترکی یا بطور دقیقتر قانون میباشد و وقتی به قانون و نوع آن مراجعه میکنیم در قوانین متعدد با منشاءها و  و مرجع های متفاوت به قانون خدا ، قانون سلطان ، قانون ... مواجه میشویم یعنی سیستمهای حکومتی در تاریخ با ترکیب قانون و مرجع آن نوع حکومت خویش را معین نموده اند در سطور بعدی خواهید دید که عبارات یونانی نوع سیستمهای حکومتی از دو جزء که یک جزء آن ارک و جزء دیگر آن مرجع یا نوع قوانین است ، تشکیل شده است.

 

همانطور که میدانید در طول تاریخ تلفظ کلمات تغییرات بسیاری نموده و حروف کلمات در شیوه های گفتاری و زبانهای مختلف به یکدیگر تبدیل و فرم کلمات را به ظاهر تغییر داده اند بعنوان مثال حرف "ک" قابلیت تبدیل به گ ، ق، چ، ج ، س ، ز ، د و ... را بسته به چرخش زبان در دهان برای هر گویش را دارد و پ قابلیت تبدیل به ب ، و ، ف و ... را دارد این تبدیل با قوانین خاصی صورت میپذیرد که کلماتی با فرم بسیار متفاوت با ریشه خود را ایجاد میکند و یافتن ریشه بعضا" مستلزم استفاده از بسیاری از قواعد و روشها در بسیاری از علوم میباشد.

 

شاید به جرات بتوان گفت که تمامی حروف در دهان میتوانند به نحوی به یکدیگر تبدیل گردند زیرا زبان در تمام دهان در حال چرخش است و قابلیت تبدیل حروف به یکدیگر از همین چرخش زبان و لغزش تلفظ بدلیل همین چرخش است. تحول تلفظ و شیوه اداء و فرم کلمه ارک نیز ازاین قاعده مستثناء نبوده اند و از آن پیروی مینمایند.

 

با مراجعه به تاریخ و بررسی نقشه های جغرافیایی و نام مکانهای مختلف درمی یابیم نام ارک به شیوه های متفاوت در نام این مکانها ظاهر میگردد مثلا" در ایران نام اراک با اضافه شدن "الف" به قبل از حرف "ک" تغییر یافته و به این شکل ظاهر گشته که بصورت مفصل در ذیل به آن اشاره میگردد:   

                                                                           

Ark

ارک

Arak

اراک

                                                                                        ،   

 

ریکیاویک، روس، ریگا، رقه، عراق، ری، راج، دج، آج، یا ، روز ، ارگ ، ریاض

 

با دقت روی سیستمهای حکومتی و عبارات مصطلح یونانی آن و ترکیب کلمات درمی یابیم در ترکیب تمام عبارات کلمه ارک با تلفظ متفاوت از اصل آن وجود دارد در حقیقت تمام عبارات سیاسی از دو کلمه تشکیل شده است که در آنها ارک به عنوان حکومت و کلمه دیگر نوع حکومت یا صفت حکومت را معین میکند فرم ارک در طول تاریخ در برخی از لهجه ها و زبانها اوروک و سپس بصورت روک تغییر یافته و آن نیز به روس مبدل شده است و در نتیجه به فرمهای ذیل در عبارات یونانی خواهیم رسید:

Theocracy  -------->  Theoc + Racy

Democracy -------->  Democ + Racy

Aristocracy ------->  Aristoc + Racy

 

 

فرم ارک همچنین افزون بر روس در عبارات سیاسی یونانی به شکل روش یا رایش نیز دگرگون میگردد:

 

Oligarchy -------->  Olig + Archy

 

 

یا فرم اولیه خود را حفظ کند:

Monarchy --------> Monoc + Archy

 

 

در آینده مجددا" به بحث ارک و اتیمولوژی آن بیشتر خواهیم پرداخت و در اینجا به بحث تا این حد بسنده می کنیم.  

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۲۵

پارس Pars

 

در تمام جغرافیای ایران در میان تحصیل کرده یا غیر تحصیل کرده شاید فردی را نتوان یافت که نام پارس یا پارسی به گوشش نخورده باشد البته ممکن است اینرا به چشم بسته غیب گفتن تعبیر نمود.

 

همانطور که میدانیم زبان پارسی از قدیم الایام زبان مشترک بین اقوام ایرانی و همچنین غیر ایرانی نیز بوده است و خواهیم دید عبارت پارس یا پارسی مفهومی عمیق تر از زبان یا قلمرو داشته است و در حقیقت آیین مشترکی که در میان ایرانیان رواج یافت آیین پارسی نام گرفت و با تبعیت از این هویت آیینی و معنوی، هویت سیاسی و هویت قلمروی شکل گرفت. حال به کنکاش در مورد لغت شناسی عبارت پارسی خواهیم پرداخت و خواهیم دید بیش و پیش از هویت ملی این عبارت و نام دربرگیرنده مفاهیم معنوی است و بدین منظور از برخی  مفاهیم و شواهد یاری خواهیم گرفت.

 

همانطور که میدانیم پارسا در زبان پارسی به فرد عابد و زاهد اطلاق میگردد و تلفظهای بجا مانده پارسی به شکلهای مختلف نیز وجود دارد و در جغرافیای جهان به عبارتهای مشابه پارسی برخورد میکنیم که یا بطور کامل و و یا بصورت بخشی حامل اجزای نام پارسی است. نامهای پاریس و روس برای عموم و پروس برای تاریخدانان و یا کسانیکه کمی با تاریخ و جغرافیای اروپا آشنایی دارند، نام آشنایی است و از محبوبیت زبان فرانسه در اروپا و زبان پارسی در میان اقوامی که غیر پارسی خوانده میشوند چون اقوام ترک ایرانی و محبوبیت این زبان اطلاع کامل دارند که چگونه این زبان توسط اقوامی که در تاریخ معاصر انگلو-صهیونی در تقابل با پارسیان نگاشته شده نشر و از جغرافیایی به جغرافیای دیگر منتقل گردیده است و چگونه ادب پارسی توسط همین اقوام رشد و نمو نموده است که این به موقعیت فرا قومی این زبان اشاره دارد که حتی مرزهای جغرافیای را درنوردیده و به عامل ارتباط مشترک بسیاری در جهان تبدیل کرده است.

 

با مطالعه لغت شناسی عبارت پارسی به این منظور دست می یابیم که حبس هویت پارسی در محدوده زبانی یا قومی بسیار نادرست است  اقوامی که در تقسیم بندی استعمارگران اقوامی غیر پارسی انگاشته شده اند در طول تاریخ هویت پارسی را علی رغم تفاوتهای زبانی هویت خود شمرده اند و این هویت معنوی و آیینی هویت مشترک تمام ایرانیان در برهه ای از تاریخ بوده است و در حقیقت این زبان عامل انتقال مفاهیم و دستورالعملهای آئینی و دینی بوده است و همان موقعیتی که زبان عربی در اسلام داشته زبان پارسی هم در همان موقعیت و منزلت بوده است و الا نمیتوان نفوذ کلمات و عبارات را در زبانن اقوامی چون ترکان که جبهه استعمارگران آنرا در تقابل با پارسی نشان میدهد را توضیح داد.

 

حال از منظر لغت شناسی و یاری گرفتن از منابع در دسترس قابل فهم به هویت اساسی پارسی ره میجوییم و در حقیقت پارسی به شکل ذیل قابل تجزیه به عناصر تشکیل دهنده است:

 

Pars (Pers / Pirs) =======> Par + S (Per + S / Pir + S)

 

که در اینجا پر یا پیر عبارت آشنا در جغرافیای ادب و معرفت ایرانی است که مقام معنوی عبادتگران را منعکس میکند و س علامت جمع است و چنانکه میدانیم پیر در پارسی به اوج مقام عبادتگران در پرستشگاهها اطلاق میگردد و ترجمه آن در ادبیات کنونی به شکل اعلم و بزرگ عبادتگران ، زاهدان ، عابدان ، و مولای مولایان میباشد. حال خود پیر به شکل ذیل به دو جزء تقسیم میگردد:

 

Pir ========> Pi + R

 

که خود این کلمه از پیروی و تبعیت صاحب عقیده از قوانین خاص حکایت دارد و در حقیقت این کلمه دارای حروفی است که مفهوم قانون را منعکس میکند و آن حرف "ر" میباشد و جزء دیگر آن یعنی "پی" به عنصری که قوانین در حول آن شکل گرفته است که این عنصر جز نام مبارک خداوند نیست و در پارسی قدیم به بغ تعبیر میشود که با تغییرات اندکی در الفاظ به شکل "بی" یا "پی" تبدیل شده است و در حقیقت این عبارت مجموعا" جز عبارت خداحکم را منعکس نمیکند و با اضافه شده س به جمع تبدیل میگردد و یعنی عبارت پارسی جز به معنای خداحکمان ، روحانیون و پیران نیست.

 

مجددا" در اینجا توضیح بیشتر مطلب را به زمانی نه چندان دور موکول میکنیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۰۰:۳۰

مغان Mogan



مغان نامی آشنا در ادبیات، تاریخ و سیاست ایران است و این نام معنوی به کرات در اشعار و ادبیات و تاریخ ایران ذکر شده است.

 

همانطور که میدانید مغان از ریشه کلمه مغ روحانیون زرتشتی زمان ساسانیان نشات گرفته شده است البته این نوع برداشت مربوط به تاریخ ایران و در حقیقت مغ به نام خداوند در تاریخ قدیم اشاره دارد که بصورت بغ نیز ذکر شده است و در حقیقت بغ با تبدیل "ب" به "م" به این شکل تبدیل شده است و اگر چنانچه خواننده کمی با زبان روسی آشنا باشد خواهد دانست که بغ در روسی معنی کلمه مبارک خداوند است و بصورت "Вог” نگاشته میشود.

 

حال به تحلیل کلمه مغان میپردازیم که با مغ های مصطلح متفاوت است و در حقیقت مغان را به شکل ذیل میتوان تحلیل نمود:

 

Mogan ========> Mog + an =========> Bog + Ar ========> Bogar

 

که حرف "ن" در آخر کلمه مغان از "ر" به "ن" تبدیل شده است در حقیقت اصل کلمه مغان به شکل مغار یا بغار می باشد که در آن همانطور که گفته شد مغ یا بغ نام خداوند و "ار" به معنی حکم میباشد که مجموعا" به معنی "خداحکم" میباشد.

 

  خواهید دید که این عبارت معنوی ، مذهبی و دینی مبنای بسیاری از تمدنهای جهان است و نامهای تمدنهای بسیاری از همین ریشه نشات گرفته است که از جمله میتوان به تمدن مصر ، مجار ، مقدونیه و بسیاری دیگر اشاره نمود که در آن حروف در کلمه مغار به حروف هم خانواده مستقیم یا مستقیم خود تبدیل میشوند که در ذیل به آنها اشاره میگردد:

Mogar & Bogar ============> Mog (Bog) + Er

 

مغار با تبدیل "غ" به "گ" و "ج" به شکل مگار یا ماگیار یا مجار تبدیل می شود که نام مجارستان است و با تبدیل "ج" به "ص" به شکل مصر و با تبدیل "م" به "ب" به شکل "باصر" که اساس نام قوم پارس هخامنشی در پاسارگاد است که خود نام پاسارگاد نیز یعنی "پاسار" از همین عبارت نشات میگیرد و این نشانگر این است که نام تمدنها در ارتباط، اقوام، عشایر، سرزمینها ، ملتها و ... به نحوی با نام خداوند در ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم است، وجودی که خود سرمنشاء وجود همه چیز است وبی او و اعتقاد به او چیزی هم در بعد فردی و اجتماعی شکل نمیگیرد، وجودی که تمام خلایق را در کنار هم نگه میدارد و از تفرقه آنها جلوگیری و برای همگان همزیستی ، توحید و موجودیت را به ارمغان می آورد و بی او تمام وجود ناموجود میشود این مفهوم و وجود همانطور که گفته شد به نام بغ Bog گفته میشود که خواهیم دید استعاره ای است برای نقطه اتصال و توحید ، اتحاد ، یکی شدن و همبستگی.

 

این عبارت بصورت تمام و کمال معنی خود را منعکس میکند در افعال: Baglamak به معنی بستن در ترکی ، Bag  به معنی بسته و همچنینPacking  در انگلیسی ، بستنBastan  در فارسی ، بیگ Beg  به معنی بزرگ یا رئیس قلمرو که سمبل اتحاد جمعی است که همگی به توحید اشاره دارد و در مکانهایی چون پکن یا مغان و با تغییر لفظی به بیجان به شکل ذیل:

Mogan =====> Bogan =====> Beygan ====> Beijan ======> Pekan 

 

 و همانطور که میدانید بیجان یا بیجینگ نام پایتخت کشور چین و بخش دوم نام کشور آذربایجان است و در حقیقت با تبدیل مغان به مفهوم مکانی بسیاری از مکانها حامل این عبارت است و در ایران نیز بسیاری از شهرها با حذف "بی" با پسوند مکانی "جان" ذکر میگردند مانند: لاریجان، هندیجان و ... .

 

در حقیقت مغان به نحوی نشانگر محل در برخی نام کشورها و نامهای جغرافیایی نیز میباشد. لفظ بیجینگ خود را در نام پچنگ یعنی اقوام تاریخی اکراینی منعکس میکند و همچنین نام اقوام خوشنام وایکینگ با تغییر "ب" یا "پ" از همین نام پجنگ یا پکنک گرفته شده است که مشاهده میشود همه به مغان یا پکن اشاره دارد و به مولاحکم یا خداحکم اشاره میکند و همچنین نام پاگان به معنی غیر مسیحی و کافر استعاره ای نیز از لفظ مغان گرفته شده است.

 

همانطور که دیده شد نام مبارک خداوند در روسی یا ترکی قدیم به شکل Bog یا Beg میباشد که بصورت دقیقتر به "مولاحکم" یا "خدامولاحکم" اشاره دارد و نشانگر نقطه اتحاد و اتصال اعضای قلمرو میباشد.

 

همین نام خود را در مقدسترین و مهمترین مکان مذهبی مسلمانان یعنی مکه یا بکه نیز شان میدهد یعنی این نام با نامهایی چون پکن، مغان ، باکو، ماکو هم نام است و ماهیت آنرا از نظر اتحاد جوامع مسلمان و تمام انسانیت بصورت عام نشان میدهد که تمام انسانیت برای اتحاد و وحدت و گریز و اجتناب از درگیری که نمود و تجسم شرک است به کدام دستاویز و تجسم تربیتی آن یعنی حبل الله چنگ زنند  و تبعیت از کدام وصی (ع) را که در بیان رسول اکرم (ص) به کعبه تشبیه است را میبایستی سرلوحه خود قرار دهند تا رستگار شوند.

 

در اینجا این نگاه اجمالی را نسبت به این موضوع پایان میبریم و ان شاالله توصیفات مفصل تر را به زمان آینده موکول میکنیم.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۱:۰۱