ارک نوین

مکتب خداحکمان و خداحکمان آل عبا (ع)

مکتب خداحکمان و خداحکمان آل عبا (ع)

۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

سوان Sevan

 

نام سوان از دیگر ترمهای سیاسی، مذهبی و جغرافیایی است که به شیوه و تلفظهای مختلف و گوناگون در جغرافیای سیاسی و مذهبی بیان میگردد.

 

در حقیقت این ترم دگرگونی ترم دیگری است که ریشه بسیاری از ترمها یا بلکه تمامی ترمهای سیاسی و مذهبی و همچنین جغرافیایی محسوب میگردد که قبلا" به آن اشاره گردید و آن ترم گور Gur است که بتدریج به Sevan تبدیل شده است و در این تبدیل حروف جدید در ترمهای سیاسی زائیده گردیده است.

 

ترم گور Gur با تبدیل G به K و S و U به EVA و R به N به شکل ذیل به سوانSevan  تبدیل

میگردد:

 Gur ==========>   Gu + Er  ==========>  Su  +  V  +  En ==========> Sevan

                                                  

         

 

 

یعنی ترم سوان خود ازترم  گور نشات گرفته است و سوان خود در جغرافیای موجود و قدیم جهان به شکلهای مختلف تغییر شکل داده است و در جزیره ای در کنار چین به شکل تایوان ظاهر گردیده است، در جمهوریهای روسیه به شکل تووا و در غرب آسیا در شهری چون دوبی یا طوبی خود را نشان داده است.

 

به علت رابطه این ترم مذهبی با اداره قلمروها این ترم به شکل دیوان یا سیستم اداری و در نتیجه مبدل به ترم سیاسی میگردد و به همین شکل کلمه دین نیز از عبارت دیوان یا نظام اداری گرفته شده است.

 

سوان نام دریاچه ای در ارمنستان و وان نیز منسوب به این ترم است با تغییر ن N از عبارت سوانSevan  به دD  به سواد میرسیم که نام قدیم عراق در زمان ساسانیان و شهری است در استان مازندران ایران و استعاره ای است برای توان خواندن و نوشتن و سپس با تغییر حروف به تلفظهای نزدیک به آزواد یعنی کشوری که طوارق آفریقایی در پی تشکیل آن هستند و  بخش اول نام کشوری آفریقایی به نام سودان و کشوری در اروپا یعنی سوئد و شهری کویری در مرکز ایران یا یزد و نام مبارک خداوند متعال یعنی یزدان و عبارت "آزاد" فارسی خود از همین سوان با تبدیل آن به آزواد و سپس به آزاد یعنی اتباع غیر بنده قلمرو گرفته شده است.

 

نام شهر ساوه و اتحادیه جماهیر شوروی حامل این نام است در عبارت  “Soviet Union” و در حقیقت دوستی ، محبت و عشق در ترکی شناخته شده یعنی Sevgi  و Sevmek خود از همین ترم گرفته شده است و در حقیقت نشانگر این است که ترجمه تشکیل قلمرو به محبت افراد آن و شرط تشکیل قلمرو عشق و محبت افراد قلمرو به یکدیگر است.

 

نام Ev  یا خانه و نام حوا Eva نام گرامی مادر ابناء بشر نیز بر ارتباط با این ترم نیست و نشان میدهد منزل محل عشق و محبت و بی عشق خانه ای نمیتواند شکل گیرد و در عین حال نام مادر زمینیان عشق و محبت و در عین حال منزل نیز هست.

 

امیدوارم خواننده این نگاه اجمالی را تا اینجا نسبت به این ترم بپذیرد تا نگارنده با یافتن زمان مناسب تحلیل بیشتری در این خصوص ارائه نماید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۲۶

فرانسه France

 

همانطور که میدانید فرانسه نام یکی از کشورهای اروپایی است، کشوری با قدمت چندین هزار ساله که در طول تاریخ نامهای مختلفی را به خود دیده است. البته در اینجا تلاش برای تحلیل نام این کشور خواهد بود تا تاریخ آن و خواهیم دید مانند تمام نامهای ملل، قلمروها و کشورها نام این کشور هم رنگ و بویی از توحید، همگرایی ناشی از دوستی دارد یا همواره  یک نوع اندرکنش متقابل بین نام کشورها و مفهوم همگرایی و محبت و دوستی وجود دارد که افراد عضو این قلمروها را در کنار یکدیگر حفظ میکند.

 

همانطور که دیده شد حروف چگونه به یکدیگر تبدیل میگردند ولی برخی حروف بلافاصله بدلیل نزدیک بودن محل تلفظ آن در دهان قابلیت تبدیل مستقیم به یکدیگر را دارند مثلا" "د" به "ت" و بالعکس و "پ" به "ف" و "ف" به "و" و "ب"  به "م" و بسیاری دیگر ... .

 

با مطالعه نامهای مکانهای جغرافیایی به نامهای بسیاری مشابه فرانسه برخورد میکنیم که نشانگر رابطه ژنتیکی  و خانوادگی بین این نامها میباشد که در ذیل به برخی اشاره میگردد که با تغییر حروف بطور کامل تداعی کننده نام کشور فرانسه است.

 

مرند: نام شهری در آذربایجان ایران ، پرند: شهری در استان تهران ، پولند: کشوری در اروپا

 

در حقیقت نام فرانسه  از مرند براحتی قابل حصول است و به شکل ذیل مرند به فرانسه تبدبل میگردد:

 

مرند ====> برند =====> پرند =====> فرند =====> فرانس

 

Marand ====> Brand ====> Parand ====> Farand ====> Faranc ====> France

 

همانطور که دیده میشود پرند تداعی کننده نام فرند است یعنی دوست در معنای لاتین و فرانک با تغییر حروف به معنی صمیمی نیز است یعنی بتدریج به این نتیجه میرسیم که نام فرانسه جز نامی که اعضای آن دوست و دوستدار یکدیگر و با یکدیگر صمیمی هستند نیست زیرا سرنوشت مشترک برای مردمی که در یک مجموعه زندگی میکنند جز این نمیتواند باشد که نسبت به یکدیگر عشق و محبت داشته و یکدیگر را صمیمانه دوست داشته باشند نیست یعنی دوستی و محبت فرانسه را شکل داده و معنی نام فرانسه جز قلمرو دوستی، محبت و اتحاد نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۱۷

 هُدیً لِلعالَمین

إِنَّ اَولَ بَیتٍ وُضعَ لِلنّاسِ لَلذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلعالَمین    

همانا نخستین خانه‏اى که براى مردم بنا شد در مکه است و مایه برکت و هدایت جهانیان است

 

هدی للعالمین نام و خصوصیتی  است که به مسجدالحرام، کعبه خانه خدا در قرآن اطلاق میگردد. به بحث در مورد پیام خداوند خواهیم پرداخت در دو جهت یکی از حقیقت این خصوصیت و مشخصه و دیگری اثرات تربیتی آن.

هدی للعالمین در حقیقت به معنای هدایتگر جهانیان است یعنی موجب هدایت عالمیان یا جهانیان است حال جهانهایی که خداوند از آن یاد میکند کدامند و چگونه خانه کعبه موجب هدایت آنها می گردد را بتدریج به بحث گذارده و با ارائه برخی مدلها به تحلیل آن خواهیم پرداخت. مدلها را بسیار سریعتر از آنچه مورد انتظار است ارائه خواهیم نمود و با مهندسی معکوس به عمق این حقیقت خواهیم رسید و در اینجا به شکل مسجدالحرام در پایین دقت کنید:

 

 

 

 

 

 

 بلافاصله در ذهن انسان عنصری از دستگاههای ساخت بشر به ذهنمان خواهد رسید که تمامی اعمال و فعالیتهای کنونی و جهان معاصر ما وابسته به وجود آن شده است و عملا" عدم وجود آن به معنای تعطیلی تمام فعالیتهای جهان معاصر می باشد و همانطور که میدانید این وسیله کامپیوتر می باشد. هسته اصلی و مرکز فعالیتهای کامپیوتر پردازنده آن است و شباهت ظاهری عجیب آن با مسجدالحرام که در مرکز آن کعبه به شکل ریزپردازنده وجود دارد را می توان مشاهده کرد:

http://study.com/cimages/multimages/16/computer_motherboard_600.jpg

 

 

  Image result for CPU

 

 

مردمان گرد کعبه همچون پینهای اتصال گرداگرد خانه کعبه می گردند و شباهت ظاهری آن کاملا" از دید بیننده قابل درک خواهد بود.

خواهیم دید که مسجدالحرام و کعبه و زمین یا ارض همان نقشی را بازی می کنند که ریز پردازنده، پردازنده و کامپیوتر و ستاد در یک سازمان و همانطور که کارکرد صحیح عناصر کامپیوتر نقش اساسی در بهره وری (برکت) سازمان دارد همان نقش نیز به کعبه، مسجدالحرام و رمین (ارض) داده شده است.

به آیات قرآن مراجعه می کنیم آنجا که خداوند به ملائک می فرماید که بر انسان سجده کنید و در حقیقت این سجده حکایت از تعیین مدیر جدیدی برای سازوکارهای در حال پیشرفت و گسترش آفرینش بوده و در هنگامه واگرایی به جهت شکل گیری همگرایی مجدد آفرینش انسان به عنوان عامل وحدت بخش که نوید بخش توحید مجدد در نظم آفرینش بوده توسط خداوند قادر با توجه به شرایط خاص آن مرحله از آفرینش طراحی و خلق می گردد و نمام آفرینش و کائنات ملزم به اطاعت از او که با اسماءالله تجهیز شده است، می گردد به غیر از ابلیس که از سجده و تبعیت طفره می رود و اولین آنهائی میگردد که دست به شورش علیه نظم آفرینش میزنند و البته در اینجا به همین حد کفایت میکنیم و این بحث را به وقت دیکری موکول میکنیم تا بطور مفصل از ابتدای خلقت جریانات آفرینش را بیشتر تحلیل نمائیم.

عدم پذیرش ابلیس و تلاش وی برای خروج از فشار حاصل از اطاعت انسان و کبر وی در نهایت به فریب انسان و دست یازیدن به میوه ممنوعه که شجره انسانی بوده می گردد و پس از آن به عریان بودنشان یا به اندامای جنسیشان پی میبرند که این نشانگر عملی است که به موجب آن متوجه این اندام میگردند و هدف ابلیس در برهم ریختن وحدت آفرینش (با ایجاد شاخه های گوناگون نسل انسانی) و توحید محقق می گردد و با شکل گیری انسانهای جدید دیگر انسان خود اراده انتخاب دارد و از هر جفت انسان، انسانهای بسیار و این تکثیر الی بی نهایت هرج ومرج فزاینده ای را در سازوکار آفرینش پدید می آورد و عملا" وحدت آفرینش و هماهنگی آنرا که بطور تمام و کمال در یک جفت خلاصه بود را از بین می برد و جهنمی از آشوب در کائنات پدید می آورد که در این حال است که که آدم و حوا و هم ابلیس از درگاه خداوند رانده می گردند و به مرحله پایینتری در نزد خداوند نزول می نمایند و هبوط حضرت آدم (ع) شکل میگیرد زیرا تکثیر در آن نقطه برای فرزندان آدم هم محل مناسبی نبود و هم نظم آفرینش را به چنان هرج و مرجی می رساند که کنترل اوضاع هر لحظه بر حضرت آدم (ع) سخت تر می شد.

   با هبوط حضرت آدم (ع) یعنی نزول درجه وی در مقابل خداوند برای اداره آفرینش که با دور شدن از جوار رحمت وی همراه بود و گریه های شبانه روزی وی و قبول توبه وی با شرط واسطه قرار دادن پنج تن آل عبا (ع) زندگی زمینی حضرت آدم (ع) و اولاد وی آغاز می گردد.

در حقیقت قبول توبه حضرت آدم (ع) به شرط پنج تن آل عبا (ع) ماهیت این شجره ممنوعه را روشن میکند که با روند افزایش اولاد آدم (ع) تنها عوامل و عناصری که میتواند وحدت را مجددا" به جامعه انسانی و در نتیجه به آفرینش بازگرداند توسل به پنج تن آل عبا (ع) یعنی اهل بیت (ع) رسولالله (ص) می باشد. توسل به منش کردار و اخلاق پنج تن (ع) تنها عامل تنظیم روابط جامعه انسانی به طور صحیح و اصولی خواهد بود و در نتیجه با تبعیت آفرینش از انسان و نوع روابط او بجای هرج و مرج و افتراق ، وحدت، هماهنگی و توحید را خواهیم داشت، بجای استثمار تلاش و بجای عذاب و نابودی لذت و شکوفایی را شاهد خواهیم بود.

  با الزام آفرینش به تبعیت از انسان، از رفتارهای وی نیز تبعیت نمود و هنگام تلاش برای نظم و هماهنگی بین همنوعان خویش عناصر آفرینش نیز در جهت نظم و هماهنگی بین یکدیگر پرداختند و بی نظمی و نا هماهنگی جماعات انسانی موجب بی نظمی و ناهماهنگی عناصر آفرینش گردید. جهت تجربیات ملموس شهادت آب حاصل تحقیقات پروفسورماسارو ایموتو خواهد خوبی از این روند حقیقی و طبیعی ارائه نماید که در ذیل به برخی از آنها پرداخته می شود:

 

Before the Buddhist prayer was offered at Fujiwara dam.jpg
Before the Buddhist
prayer was offered
at Fujiwara dam
Before the prayer ceremony in Bahamas.jpg
Before the prayer
ceremony in Bahamas
After Chi of Love was send remotely by 500 people .jpg
After Chi of Love was
send remotely by
500 people
After prayer ceremony at Lake Biwa.jpg
After prayer ceremony
at Lake Biwa
After the Buddhist prayer was offered to Fujiwara dam.jpg
After the Buddhist
prayer was offered
to Fujiwara dam
   
After the prayer ceremony in Bahamas.jpg
After the prayer ceremony
in Bahamas
Before prayer ceremony at Lake Biwa in 1999.jpg
Before prayer ceremony
at Lake Biwa in 1999
 

 

 همانطور که در بالا مشاهده میفرمائید هماهنگی اجتماعی انسان به نظم بلورین آب منجر می گردد یعنی تلاش انسان به ایجاد انتظام بین یکدیگر به انتظام بین عناصر آب و تلاش مولکولهای آب در این جهت منجر میگردد و این نمونه ای از تبعیت عناصر و اجزای آفرینش از انسان و رفتارهای اوست.

 

این مسئله را بطور عملی در هر سازمان اجتماعی نیزمیتوانیم مشاهده میکنیم در آنجا که هماهنگی در سطح رهبری موجب انتظام اجتماعی و عدم هماهنگی و هرج و مرج در ستاد موجب سرایت آن به لایه های پائین تر سازمان و اجتماع خواهد شد.

حال با توضیحات ارائه شده با دید بهتری روی مشابهتهای دو سیستم کامپیوتر و زمین(ارض) که نقطه مرکزی آنه یکی پردازنده و دیگری مکه مکرمه است باز میگردیم. همانطور که میدانید کامپیوتر در جهان کنونی و سازمانها و همچنین ستاد هر سازمان نقش مهمی را ایفا میکند و وابسته به نوع سازمان وظیفه خاصی به آن محول شده است که از کارهای ساده اداری تا کنترل و هدایت عملیات را در هر سیستم بر عهده دارد در حقیقت به نحوی در سازمانهای کنونی نقش محوری را در هدایت عملیات و بهره وری هر سازمان دارد چنانکه با افزایش عملیات و افزایش توانایی کامپیوتر به تناسب آن بهره وری سازمان افزایش می یابد. حال ببینیم چه عامل اساسی توانایی کامپیوتر را افزایش می دهد و به طراحی مدارها خصوصا" مدارهای ریزپردازنده می رسیم یعنی هر قدر مدارهای ریزپردازنده بهینه تر می گردند در نتیجه سرعت و کارآیی بالاتر و خروجی کامپیوتر با توان بالاتر سبب بهره وری بیشتر سازمان میگردد و در حالت بهینه و تناسب بین ستاد سازمان و کامپیوتر بکار رفته بالاترین بهره وری را شاهد خواهیم بود. این امر در زمین (ارض) به عنوان مرکز و اتاق فرمان کائنات و آنهم به دلیل وجود انسان را نیز می توانیم مشاهده کنیم که با مقدمه ای که قبلا" در مورد تبعیت آفرینش و کائنات از انسان و رفتارهای او ذکر گردید مشاهده میکنیم که ارض به عنوان اتاق فرمان یا هدایتگر کائنات مشابه وظیفه محوله به کامپیوتر عمل مینمایند که نقطه مرکزی آن مسجدالحرام به عنوان ریزپردازنده می باشد و انسانها به عنوان مدارهای هدایت جریان روح هدایتگر درونشان در محل استقرارشان به سمت مسجدالحرام میباشند که جریان هدایت سازوکار آفرینش را بر عهده دارند و هر بخش از وجود انسان بخشی خاص از عناصر جهان را کنترل مینماید به همین دلیل انسان عصاره کائنات نام گرفته است زیرا به دلیل ساختار خاص وی با تمام عناص جهان در حال کنش و واکنش است و در حالت اجتماعی به نحوی هدایت جمعی شکل گرفته و ماحصل هدایت جمعی در هدایت جمعی آفرینش منعکس خواهد شد.

با شکل گیری جماعات و لزوم همزیستی و ارائه مدلهای مختلف اجتماعی در جهت ایدئولوژی، اعتقادات و فرهنگ هر اجتماع در طول تاریخ مدلهای متعدد معرفی گردید که از ابتدای امر بدلیل عدم افزایش جمعیت، انزوای نسبی و محدودیت ارتباطات این مدلها کم و بیش جوابگوی محدود به نیازهای خاص هر زمان را ارائه می نمود که با توسعه جوامع هر روز مدلهای بهتر و جامعتری جهت جوابگویی به توسعه دامنه نیازها ارائه گردید این مدلها در قالب تعالیم، قوانین و مقررات اجتماعی توسط مصلحین اجتماعی و در اوج آن توسط پیامبران به بدنه اجتماع ارائه گردید و در هر زمان موجب خروج اجتماع از بن بست منجر به انفجار مبتلابه میگردید و افقهای جدیدی از همزیستی را ارائه می نمود تا روابط اجتماعی را تنظیم و روح تعاون را بیدار و مهرو محبت را مابین ابناءآدم حفظ و توسعه دهد و بجای نزاع و درگیری آرامش و دوستی را بنیان و حفظ نماید. تمام ادیان، سیستمهای اجتماعی و تئوری های مختلف خودآگاهانه و یا نا خودآگاهانه همین مهم را تعقیب میکرده که حاصل آن بهره وری، رفاه، توسعه عل، فرهنگ و فن آوری بوده است که سیستم ها و تئوریهای مختلف غیرمستقیم منتزع از تعالیم الهی که توسط پیامبران منتقل گردیده بوده است حتی اگر مطرح گردد که اینها تعالیم و مکاتب انسانی بی مراجعه به تعالیم و منشاء الهی است و درحقیقت تعالیم و مکاتب انسانی همان جزایر بدور افتاده و منفک شده از همین تعالیم منسجم الهی است. هیچ سیستم اجتماعی نیست که از مکاتب و تعالیم الهی که توسط پیامبران منتقل شده نشات نگرفته باشد.

پیامبران الهی از آدم (ع) تا خاتم (ص) همین خط مهر و تلاش برای پایهگذاری جامعه ای تربیت یافته با تعالیم الهی را تعقیب نموده و به حق اسلام نام گرفته و هر پیامبری از پس پیامبر دیگر در زمانی که به امر الهی بوده ظاهر گشته تا انحرافات از این خط الهی را اصلاح و جامعه را از نابودی و عذاب جزء و همچنین عذاب کل نجات بخشند و جامعه ای سالم را پایه ریزی نهند و این سیستم و دین و تعالیمی که آنها مامور به رسالت آن شدند دین اسلام از ازل تا ابد نام گرفت حتی اگر با کلمات گوناگون نیز یاد شده باشد زیرا هدف آن جامعه ای سالم با انسانهایی سالم بوده است که اوج این دین و کمال آن توسط حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) بر جامعه انسانی توسط قرآن کریم با وحی خداوند نازل گردید و توسط ولی و وصی رسوالله در جامعه همت به تفسیر و اجرای آن مقرر گردید ولی و وصیی که قرآن ناطق نامیده شد و چون متخصص تمام و کمال که تمام جزئیات سیستم خود را می شناسد، هدایتگری آنرا به مسئولیتش گذاردند و این امانت او و فرزندان او گردید تا یوم القیامت کنار حوض یعنی با تعبیر بهتر به مثابه تمام شرکتهای مسئولیت پذیر ماشین آلات و تکنسین مخصوص آن تحویل گردید و در حقیقت سیستم و مکانیزم اسلام بهمراه متخصص خاص آن برای جلوگیری از انحراف جامعه مسلمین به مثابه کشتی حضرت نوح (ع) در حدیث رسولالله به جامعه انسانی ارائه گردید که حدیث ثقلین اشارت به همین دارد یعنی قوانین و تعالیم کتاب خدا و مفسر و مجری آن از نسل رسول الله به جامعه مسلمین و جامعه انسانی ارائه گردید تا از آنها پیروی نموده و منحرف نگردند.

هر اندازه بر توسعه اجتماعی و فرهنگی در طول زمان افزوده گردید به همان درجه بر گستردگی دستورات دینی افزوده شد و در طول تاریخ در حقیقت نسلهای متعدد از دینی را شاهد هستیم که اسلام نام دارد و دایره شمول آن در هر زمان و شرایط خاص و بسته به نوع اجتماع متعدد بوده و در حقیقت همین فرآیند را در کامپیوتر نیز مشاهده مینمائیم که با افزایش روابط و توسعه نیازهای پیرامونی انتظارات گسترش یافته نسلهای متعدد از کامپیوترها ایجاد گردید که متناسب با نیازها فرآیندها را بطور منطقی هدایت مینمود در حقیقت همانطور که هدایت و بکارگیری کامپیوتر مهرت و اپراتور خود را نیازمند است هر مرحله زمانی ازحیات اسلام نیز متخصص خاص خویش را نیازمند بوده که به آن ولی الله گفته می شود چنانکه این همان متخصصی است که تمام و کمال میتواند مکانیزم را هدایت و رهبری نماید و بجای نابودی و عذاب جامعه را به سمت رشد و شکوفایی ببرد . در حقیقت هیچ سیستمی نبوده مگر اینگه اپراتور متخصص خاص آن ارائه گردیده که به جزئیات هدایت آن واقف بوده است و هیچ مجموعه قابل اعتمادی در جهان وجود ندارد مگر اینکه از این قاعده پیروی کند و انتخاب تکنسین هیچگاه به رای گیری عموم گذارده نمی شود زیرا جامعه علم و توانایی شناخت متخصص قطعی را ندارند و تنها این علم نزد خداوند است و در بعد انسانی کسی است که دستگاهی راطراحی و ساخته در نتیجه هدایتگر آنرا نیز خود او معرفی می کند زیرا علم جزئیات مکانیزم نزد اوست در نتیجه این بحث یعنی بحث ولالله بحث انصاب ای است نه انتخابی به رای مردم و تنها بسته به شرایط مقبولیت جامعه تغییر می نماید و حکومت فراگیر هم زمانی انتصاب و مقبولیت است. بهترین نوع تفسیر و اجرای قوانین در حکومتی است که راس آن ولی الله قرار دارد این همان حکومتی است که جامعه در بهترین شرایط به سمت رشد و کمال و بهره وری مادی و معنوی رهنمون میگردد و  تمام شرایط در حالت بهینه آن قرار میگیر که با این وصف در جهان واپسین بهترین شرایط سازوکار و در نتیجه بهره وری و برکت از آن در"فتبارک الله احسن الخالقین" فراهم میگردد زیرا آخرت متاثر از همین رفتارهای ما شکل میگیرد چنانکه اگر کامپیوتر و بالاخص پردازنده آن در کمال خود خوب کار کند خروجی آن یعنی هدایت عملیات به بهترین شکل و در نتیجه بهره وری سازمان در حد اعلای آن خواهد بود.

در حقیقت مثل تمام سیستمها پردازنده ها نیز با قوانین خاص خود کار میکنند و طراحی و طرح هر پردازنده در کارکرد آن تاثیر قطعی خواهد گذارد یعنی طراحی مدارها و عملیات و سایر عوامل در خروجی آن تاثیر قطعی دارد که با طرح درست و بکارگیری بهترین قوانین طراحی موجود میتوان به پردازنده ای با بهترین کارآیی رسید که نتیجه آن در کارکرد کامپیوتر و بهره وری سیستم خواهد بود و این امر در اجتماع نیز اتفاق میافتد بهترین بهره وری و کارآیی و برکت در جامعه موقعی اتفاق می افتد که اجتماع بر اساس بهترین قوانین یعنی قوانین اسلام  و بهترین تفسیر آن طراحی گردد که به آن ولایت اهل بیت (ع) میگوئیم و این پردازنده آفرینش در بهره وری و برکت آخرت همان تاثیر بهترین پردازنده موجود را خواهد داشت که مصداق آیه شریفه "ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار" خواهد بود.

آری طراحی مدارهای این پردازنده آفرینش یا تنظیم روابط انسانها بر اساس فرهنگ اهل بیت (ع) که در مرکز آن ایمان و اعتقاد به هدی للعالمین یعنی مسجدالحرام قرار دارد و همه هماهنگ به آن سجده میکنند که هدایتگر انسان، اجتماع انسانی و در نتیجه تمام عناصر عالم ارضی (بحث شهادت آب) و عالم ارضی هم خود به نوبه خود سازوکار جهان واپسین را در بهترین شرایط تنظیم و موجب هدایت آن میگردد در نتیجه پیروی از این فرهنگ یعنی فرهنگ اهل بیت (ع) یعنی اوج هماهنگی، رضایتمندی، رشد و شکوفایی، رفاه، خوشبختی و تجلی "اسماء الهی" در ارضی که ارک خداوند است.

  29.09.1390

 

     

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۶

عاد ، ثمود و اصحاب رس

 

با مطالعه تاریخ جهان خصوصا" ظهور و سقوط امپراطوریهای بزرگ تاریخ جهان سه جریان بیشتر جلوه مینماید، سه جریان سیاسی که به جرات می توان گفت در برگیرنده تمام جریانهای سیاسی است که معمولا" به شکل یکسانی اداره تمدنها را بر عهده گرفته اند و نظامهای سیاسی معمولا" بر اساس این سه جریان بنا شده است و نام تمدنها به نحوی به این سه جریان گره خورده است که با مراجعه به مباحث زباشناسی باز ریشه های آن به آسیای میانه یا دقیقتر به تاکلاماکان و جلکه تاریم بر میگردد و آن سه جریان سیاسی و تمدنی است که در قرآن به نامهای عاد ، ثمود و اصحاب رس اشاره شده است.

 

با مراجعه به قرآن و نحوه رفتارهای این سه جریان براحتی میتوان دریافت که در نظام "عاد" نظامی متمرکز یا مرکزگرا حاکم بوده در حالیکه در نظام ثمود نظام توزیع گرا یا جمهوری و در اصحاب رس تمام نظامهای سیاسی در برهه های زمانی مختلف اختیار و توان بروز و مشارکت در قدرت را داشته اند و با توجه به روایات و احادیث  باقی مانده از امیرالمومنین (ع) این گروه گرد درختی برای پرستش جمع می شدند که در این راستا به تدریج از نقطه نظر زبانشناسی تاریخی به بحث مورد نظر نزدیک شده و در ادامه به تحلیل و کالبد شکافی تمام این سه جریان خواهیم پرداخت .

 

 

"عاد"

 

با بررسی در نامهای تمدنهای قدیمی، نام عاد را میتوان از بسیاری از نامهای مکانها و تمدنهای باستانی استخراج کرد که در ذیل به برخی اشاره مینماییم:

 

آتن ، عدن ، ایتالیا ، هیتیت ، ادینبورو ، آدریان ، آتلانتیس ، هتن ، آدریاتیک ، ماد و ...

 

البته این نام مطمئنا" یک نام مذهبی-سیاسی بوده که نشانگر اعتقادات این تمدنهای با نام مشترک بوده که در نام تمدنها اثر خود را باقی گذارده است حتی در نام تمدنها یا اقوام ازنظر زمانی نزدیک به زمان خودمان نیز این نامها را مشاهده مینمائیم در هر صورت با کمی اضافات به نامهای مزبور میتوانیم به ریشه آن پی بریم که نتایج ذیل بهمراه کمک  گرفتن از شواهد تاریخی و قرآن بدست میاید:

 

Ad, Eden, Athen ------> Hotan , Khatan (Xotan)

 

به نام ختن میرسیم که شهری است در آسیای میانه در جنوب صحرای تاکلاماکان که البته به نام مبارک خداوند میرسیم زیرا نام ختن نام دگرگون شده خداوند (جل جلاله) میباشد:

Kho=Co?

 

Khatan ---------> Hakh + Theon

 

در حقیقت نام این شهر از نام خداوند گرفته شده و منشاء نام تمام تمدنهای منبعث از این نام میباشد که در طول جغرافیای جهان از آسیا گرفته تا اروپا و آفریقا و آمریکا آنرا میتوانیم مشاهده کنیم در حقیقت نام تمدنها رمز شکل گیری و پایداری آنها را بیان مینموده که همانا خداوند متعال بوده است.

 

با اعتقاد راسخ به این مرکز و نیروی لایزال تمدنها بصورت متحد شکل میگرفته و با شرک و تضعیف این اعتقاد تمدنها تضعیف و در نهایت تجزیه و از هم فرومی پاشیده است. در حقیقت اعتقاد به خدا عامل وحدت چندگانگی و هویتهای گوناگون بوده تا نظامی هماهنگ و پایدار به پایداری عمق اعتقاد به اصول اولیه شکل گیری جامعه و تمدن شکل گیرد و در نتیجه زمان پایداری با زمان حفظ اعتقاد متناسب بوده است.

 

با انحراف از توحید و انتشار شرک توسط مرکز مدیریت و قدرت برای حفظ سلطه بر اقوام و زیر نظامهای تحت امر در نتیجه تضادهای غیر قابل کنترل موجب تضعیف و فسادهای گسترده و در نهایت نابودی نظام میگردید که در قرآن به سرنوشت قوم عاد اشاره دارد که چکونگی سوء استفاده از قدرت توسط نظام مرکز گرای عاد یا با ترم سیاسی معاصر "راست گرای افراطی شده مونارشی" موجب خشم خداوند و نابودی این قوم میگردید چنانکه  برای نابودی آن خداوند هفت شب و هشت روز بادهای سهمگین بر آن مسلط میکند که نشان از اضمحلال دیرتر آن نسبت به سیستمهای توزیع گرا دارد که در قرآن مثال آن برای قوم ثمود ذکر شده است.

 

تمام نظامهای مونارشی یا سلطنتی از چنین سیستمی مرکز گرای تئوکراتیک حکایت دارد یعنی عاد مثال تمام این حکومتها و نظامهای سیاسی معاصر در جهان قبل از فراگیر شدن مونارشی انگلوساکسونی است که همه به نحوی خود را از جانب خداوند و پادشاهی را در بیان نامه خود عنایتی از جانب خداوند به عنوان اصل پادشاهی خود پنداشته اند چنانکه در مونارشی انگلیسی چنین ذکر میکند و در حقیقت مونارشی به نحوی به تئوکراسی وابسته است که پادشاه خود را نماینده خداوند میپندارد.

 

هیچ نظام مونارشی-سلطنتی را نمیتوان یافت که خود را منصوب خداوند نداند و یا میتوان بطور قطع دانست که نظامهای مونارشی نظامهای تئوکراتیک میباشند که در راس آن شخص خود را از جانب خداوند برای حکومت بر مردم برگزیده شده است و حکومت لطفی از جانب خداوند دانسته میشود. و در آیات قرآن نیز به خود رایی متکی به قدرت متمرکز عادیان اشاره دارد و به آنکه خدایی که آنها را آفریده از آنها قئرتمند تر است در حقیقت نشانگر اعتقاد آنها به خدا ولی انحراف از اعتقاد خالص و حقیقی آنها را به سوء استفاده از قدرت و انحراف از مسیر خداوند میکشاند و حال آنکه علی رغم تمام این رفتارهای ضد خدا نام خدا را بر تمدن خویش گذارده بودند یعنی به نوعی به مفهومی منحرف از خداوند معتقد بودند که علت فروپاشی آنها میگردید ، نظامی به ظاهر الهی و توحیدی با نقابی از حکومت خداوند و درون پر از شرک و نفاق و تسلط شیاطین بر ارکان حکومت که در درون خود متحد ولی انتشار دهنده شرک و تجزیه برای حفظ سلطه و استفاده از قوای قهریه مداوم برای سرکوب مخالفین نظام بوده است و خشم خداوند از این ظلم چنانکه عذاب پی رد پی را برای ریشه کن کردن نظام خود رای بی توجه به خواست عمومی مشروع را در پی داشته و از هفت و هشت روز برای ریشه کنی عادیان در تاریخ مکتوب یا آرشیو الهی یعنی قرآن کریم که یادآوری برای جهانیان است، ذکر میگردد.

 

با جستجوی مجدد در نامهای جغرافیایی به نام اطلس یا آتلانتیس برخورد میکنیم که با دقت بر نام به ترکیب آت+لانتیس و اط+لس میرسیم.

 

اطلس را میتوان به شکل ذیل تحلیل نمود که در آن "اط" نماینده "عاد" و "لس" نماینده رس یعنی حکومت.و قانون خواهد بود که مجموعا" به حکومت خداوند اشاره دارد:

 

Atlas   =====>      At  +  Las ======> Theo + Res  ======> Tu + Ruk =====> Turuk

 

به همین شکل بسیاری از نامها باز اشاره به حکومت یا سرزمین خداوند دارد:

 

Atalanta  =====> At + Land

 

Adriatic  =====> Ad + Rey

 

در تمام این نامهای جغرافیایی مستقیم یا غیر مستقیم به نام خداوند و اتصال به این نام به عنوان عامل مشروعیت در میان مردم اشاره دارد که پایه های حکومت بر مردم و تبعیت و فرمانبرداری مردم متکی بر این اعتقاد است.

 

با انحراف از خط توحید و گرفتاری در خط نفسانیت و انحراف به شرک مفهوم ناب خدا و توحید نیز برای ارضای آمال و آرزوهای حاکمان تغییر و با رقابت حاکمان رقیب مجاور، تجمع قدرت وابسته به اتصال هر چه بیشتر حاکمان به خداوند قلمداد میشد و در بلبشوی رقابت بتدریج حاکمان خدایی به سمت خدا قلمداد نمودن خود و تحمیل آن به مردم حرکت مینمودند و در حقیقت علت شرک و قلمداد نمودن خدایی بجای خدا همین نیاز به قدرت متقابل با نظامها و حکومتهای مجاور بوده است که در بحرانی ترین حالت و وضع موجود منجر به ایجاد خدایان متعدد برای تجزیه جامعه و یا شرک عملی و ایجاد تضاد برای مستهلک کردن نیروهایی که تهدیدی برای حکومت مرکزی بود، میگردید و همین نتایج فاجعه باری چون جنگ و خونریزی و استهلاک نیرو و انرژی جامعه و سیه روزی میگشته و چنانکه به حق بدلیل همین تضاد آفرینی و درگیری شرک در قرآن به ظلم عظیم تعبیر میگردد.  

 

هیچ نظام سیاسی معقولی را نمیتوان یافت که در درون خود تضادها را بپذیرد در حالیکه همه از او تبعیت مینمایند و تمامیت یا همگرایی درونی و حذف تضادهای مخرب از اصول کشورداری است و هیچ نظامی تجزیه نظام خویش را نمیپذیرد و این در نظام الهی نیز صادق است در نظام الهی، توحید همان تمامیت در حوزه پادشاهی خداوند است و شرک ایجاد پادشاهی های متعدد متضاد به نام خدا و شورش در مقابل خدای حق است که جهتها و اهداف و دستورالعمل های متفاوت را در زندگی افراد تحت امر خویش ترویج مینمایند که خود موجب منازعات آینده جوامع در برخورد و مواجهه با یکدیگر میگردد که در قرآن اشاره به خدایی واحد در مقابل خدای متضاد و مزیت خدای واحد را به قضاوت انسان مینهد.

 

عدم اعتقاد به خدای واحد و شرک انسانها را از هم دورمینموده و مرزی اعتقادی ایجاد و این مرز اعتقادی در عمل به مرزهای فیزیکی منجر و همین فجایع بشری و جنگهای خانمانسوز را در تاریخ بشر سبب بوده است و مهمترین رسالت رسولان بازیابی مجدد توحید جامعه با اعتقاد توحیدی بوده است تا جوامع مرزبندی شده مجددا" به یکدیگر متصل و مرزهای جوامع که علت اصلی تصادمات بوده ، حذف گردد و جامعه و انرژی آن بجای تضاد در جهت شکوفایی و بهروزی افراد جامعه بکار گرفته شود پس تنها تفاوت اصولی بین توحید و شرک فرق بین خدا و خدایی بوده که همگرایی و یا واگرایی را رقم میزده که اعلام خدا بودن شرک و واگرایی و اعلام خدایی بودن توحید را بشارت میداده است و در صورتیکه خدایی بودن در عمل در وجود ولی الله متجلی میشده که حلقه اصلی توحید بوده. گرچه بحث در مورد عاد بحث بسیار گسترده است ولی بحث را خلاصه و با ذکر مطالبی محدود به بحث ثمود وارد خواهیم شد.

 

همانطور که دیده شد اعتقاد به خدا منشاء اصلی تجمع انسانها به عنوان اقوام بوده است و تمدنها با این اعتقاد ساخته میشده و هر قدر این اعتقاد مستحکم تر و سالمتر بوده جامعه به بالندگی خود ادامه میداده و در صورت انحراف از اعتقاد اصیل در نتیجه تمدنها بتدریج راه اضمحلال خود را تا نابودی می پیمودند چنانکه در قرآن به وفور به سرنوشت قوم و تمدن عاد اشاره دارد قوم قدرتمند مرکزگرایی که بدلیل انحراف از مسیر توحید و نارضایتی عمومی در بهترین حالت به سمت نظام جمهوری ثمودی توزیع گرا حرکت مینموده که با انحراف آن نیز از اصول جمهوری و اتخاذ قوانین افسارگسیخته و در نتیجه اوج فساد فراگیر موجب پوسیدگی ارکان جامعه میگردیده که با صیحه و تلنگری نه چندان قوی نابود میگردیده که باز قرآن به آن اشاره مینماید.

 

همانطور که اشاره گردید منشاء لغت شناسی و معنوی کلمه خدا ، عاد ، آتون ، عدن ، آتن ، گوت ، غز و ... که همه به نامهای مبارک خداوند اشاره دارد شمال غرب چین شهر ختن و حوالی آن میباشد و این اعتقاد از این نقطه به سمت غرب و جهان منتشر گردید. اقوام و تمدنهایی که به این نام در جغرافیای سیاسی قدیم در تاریخ به ثبت رسیده که نام خود را از نام خداوند گرفته بوده تمدنهای ختن یا چین امروزی ختائیان در شمال چین ، قره ختائیان در شمال غرب چین و با دقت در اتیمولوژی نام خدا یعنی:

 

Khoda  =======>  Kho + Da =======>  Co + Theo

 

 

میرسیم که در آن حروف "س" یا "ک" به معنی با هم بودن ، همگرایی یا اتحاد میباشد چنانکه در بسیاری از زبانهای جهان چنین است مثلا" در روسی "س و ک" به همین معنی اشاره دارد و در زبان انگلیسی در کلمات

Co-Existence , Co-Operation

 

"کو" به معنی به معنی با هم بودن و بطور خلاصه همگرایی میباشد در حقیقت بر اساس قاعده تبدیل حروف در الفاظ گوناگون "خ" به "ک" و "س" و "ز" و "ج" و احتمالا" بسیاری از حروف دیگر قابلیت تبدیل داشته باشد چنانکه از کلمه خدا چنین استنباط میگردد که حرف "خ" از خدای واحد سخن میگوید چنانکه "دا" همان" تئو" یا تانری یا تاری به معنی داست و مجموع آنها خدای همگان یا خدار واحد ر تمثیل مینماید یعنی خدائیکه همگان را خداست و به همین شکل خدای واحد و یکتای تمام آدمیان است.

 

همانطور که میدانیم نام خدا در اقوام گوناگون نامهای متفاوت ولی مفهوم و معنی آن حتی در کلمه نیز مشابه یکدیگر است و تماما" به یکی بودن و یکی شدن و توحید و اتحاد اشاره دارد چنانکه "الله" یعنی لفظ عربی خداوند نامی است که مفهوم آن دوست و دوستی و اتفاق است که با مراجعه به زبان انگلیسی یا لاتین کلمه آللای را مشاهده خواهیم کرد که از کلمه مادر خویش یعنی ایل یا ال نشات گرفته است و با مراجعه به نام اقوام و ایلت و تمدنها که معمولا" آنها را به ایل متصل مکنیم متوجه میشویم که ایل همان اتحادیه ای از مردمان که بصورت اجتماع ظاهر میگردند که نقاط مشترک خویش را مبنای اساسنامه و قانون اتحاد و همزیستی خود قرار داده اند در حقیقت با مراجعه به برخی زبانها معنی ایل یا ال آشکار میگردد چنانکه در زبان یونانی به "فیلو" در عربی "ولی" و در انگلیسی به --- میرسیم یعنی همه به دوستی و اتفاق اشاره دارند و در حقیقت نام خداوند همین معنی دوستی و دوست است یعنی شاخص اعتقاد و حضور خداوند دوستی و در تعبیر معصومین "مودت" بین افراد جامعه است و نشانه شرک تضاد و درگیری و دشمنی و آشوب است ، نشانه خداپرستی آبادی است ، متشکل بودن و نظم داشتن و نشانه شیطان پرستی نامتشکل بودن ، بی نظمی ، تجزیه نامحدود است و همین کلمه شیطان که از ریشه کلمه شطن میباشد به معنای شکستن و تکه تکه کردن و به عبارت ساده تر تجزیه میباشد در حالیکه نام دیگر خداوند یعنی لفظ "خداوند" در تمام تعابیر به اجتماع ، مجموع بودن یا متشکل بودن اشاره دارد و بسیاری از کلمات با دقت از نام خدا نشات میگیرد مثل کلمات غدیر --- کن --- غده ، ختن ، عاد ، عدن همه به نام خداوند اشاره دارد و معانی کلمات به پیوستن را حول نقطه ای واحد را تبیین میکند.

 

نام خداوند حتی خود را در برخی افعال نیز منعکس کرده است فعل گت ---- به معنای جمع شدن و گت تو گدر --- یعنی ددر محلی جمع شدن نشانگر همین خصوصیت است. نام غدیر یعنی محل گردآمدن نیز از نام مبارک خداوند است و همینطور     

 

 

نام خداوند حتی خود را در برخی افعال نیز منعکس کرده است فعلGet  به معنای جمع شدن و Get together یعنی در محلی جمع شدن نشانگر همین خصوصیت است. نام غدیر و لفظ انگلیس آن Gather یعنی محل گردآمدن نیز از نام مبارک خداوند است و همینطور  Getکه همان God میباشد. در حقیقت هر آنچه به تجمع و مجتمع بودن اشاره دارد به کلمه مبارک خداوند اشاره دارد یعنی خداوند سمبل تمام اسماء یا اتصالات الهی است برای کنار هم نگه داشتن اجزاء آفرینش و بالاخص افراد جامعه بشری است، اگر جامعه ای ایده آل بتوان تصور کرد همانا جامعه ای متحد و پایدار در بهترین شکل خود است که این جامعه انعکاس خویش را در پذیرش و تبعیت از ولی مورد تائید خداوند که تمام اوصاف و اسماء الهی را متجلی است، به عنوان جامعه خدایی، خواهد بود.

 

در حقیقت مفهوم خداوند و توصیف صفات خداوند در قرآن یک تعارف نیست بلکه التزامی است که به امنیت و رفاه و یا عدم امنیت و استثمار و عذاب دنیوی در این جهانی انسان به آن وابسته است و کنترل این مفهوم آبادی یا خرابی جهان دنیوی را معین میکند.

 

خدایان ساختگی یهود و مشرکین که جهانی پر تضاد و درگیری ، خونریزی ، عذاب و گریه و زاری را به ارمغان آورده و خدای اهل بیت (ع) یا اهل آبادی که محبت و الفت و عشق و محبت را نوید داده و آنرا به ارمغان آورده است.

 

خدایی که یهود آنرا مختص خود میداند که حیوانهای انسان نما را برای خدمت به آنها آفریده است با خدایی که در کلام و تربیت امیرالمومنین (ع) منعکس است که در نامه به مالک اشتر انسانها را دوگونه که یا در دین با تو شریکند یا در آفرینش ، میشمارد و به خصلت انسانی مشترک تمام ابناء بشر اشاره دارد ، مطمئنا" متفاوت خواهد بود که در نوع اول به شرک و تجزیه و در نوع دوم توحید جامعه انسانی را نوید میدهد.

 

 

 

 

 

 

 

ثمود

 

در اینجا به بحث "ثمود" خواهیم پرداخت. بهترین منبع برای بررسی این نظام آیات قرآنی با تکیه بر اتیمولوژی کلمه میباشد.

 

در بخشی از آیات قرآنی ثمود را قومی انتخاب گرا که رئیس دولت با انتخابات به راس نظام سیاسی میرسد معرفی شده است طبق آیه:

 

 

و در آیه بعد به گروههای متعدد اشاره دارد که علیه حضرت صالح (ع) توطئه میکنند و این به تکثرگرایی نظام اشاره دارد یعنی در مقابل نظام "عاد" ای تمرکز گرا این نظام ، نظام توزیع گرا بوده است در حقیقت مثال قوم عاد 

در نظاامهای سیاسی دست راستی ملی گرا و مثال قوم "ثمود" را در نظامهای سیاسی دست چپ سوسیالیست مشاهده میکنیم.

 

اتیمولوژی کلمه ثمود نیز همین را تائید مینماید آنجا که با دقت در حروف و کلمه به ترکیب ذیل میرسیم:

 

 ثمود =========> ثم + اود                               

Thamoud=====> Tham + Oud   

                                                      

که "ثم" تغییر یافته جم یا جمع و با مراجعه به کلمات هم ردیف در سومر   Sumer ، Oud  همان تغییر یافته   کلمهEr  یا Ur  میباشد ور درحقیقتت ثمود کلمه ای تحول یافته از سومر میباشد که خود سومر نیز به کلمه جمهور اشاره دارد.

 

در صورتیکه از منظر "ارک" به مسائل نگاه کنیم در حقیقت جمهور خود از دو کلمه جم+هور تشکیل شده است که جم همان جمع و هور همان اور یا اوروک یا اراک یا ارک میباشد یعنی این به ارک یا حکم یا حکومت جمعی نظر دارد که به تعبیر کنونی حکومت مردم بر مردم اشارت دارد.

 

نامهای شهرها و مناطق جغرافیایی همواره از نام اقوامی که نظامهای سیاسی-اداری را شکل داده اند گرفته شده است و هر قوم نام خویش را به منطقه سکونت خود داده است. بسیاری از نامهای اقوام به ظاهر متفاوت در اصل به نظامهای سیاسی واحد از نظر مفهومی اشاره دارد و تنها الفاظ و شکل آن تغییر یافته و نام هر قوم منبعث از شکل نظام سیاسی آن است یعنی نام اقوام منعکس کننده نظام سیاسی آن بوده است و برخلاف تصور معمول بسیاری از نام اقوام موجودیتی مستقل از مفهوم سیاسی حاکم را نداشته اند و جستجوی نام آنها با افسانه های اساطیری در هم آمیخته است که با حقیقت موضوع بسیار متفاوت است.

 

جنبشهای جمهوری از قدیم الایام تا تاریخ مکتوب قدمت دارد و بهمین جهت نام اقوام به شکلی ملموس یا ناملموس تحول یافته کلمه جمهور است. اقوامی که به ظاهر خود را هویتی مستقل شمرده اند همه از مفهوم نظام سیاسی واحدی پیروی نموده اند که به جمهوریت اشاره دارد. مثلا" شاید براس بسیاری نامهای ثمود، جمهور، سریانی ، عرب ، کرد ، عبری و ... متفاوت باشد ولی دقت بر نام و تاریخ، همه آنها را حول کلمه و مفهوم "جمهور" متحد میکند یعنی تمام آنها به حکومت جمعی یا مردم بر مردم که نمود آن شورا و مجلس است، اشاره دارد. یعنی بدون شورای مشورتی و مجلس که از وکلای انتخاب شده مردم تشکیل شده ، حکومت جمهوری بی معنا است.

 

در این بین شهرهایی را مشاهده مینمائیم که نام خود را از نام مجلس در قدیم گرفته اند. در این میان نام سه شهر به وضوح با شباهت کاملی با یکدیگر، دیده میشود:

 

  1. ارومچی از استان سینکیانگ-اویغور
  2. روم در ایتالیا
  3. اوریم در سومر قدیم

 

با مراجعه به اتیمولوژی و حقایق تاریخی به اتحاد تفکر سیاسی در هر سه بناکننده این شهرها میرسیم. در زبانهای ترکی Yormak به معنی تفسیر و ابراز مفهومی موضوعی خاص است در حقیقت افراد مختلف با تماس با یکدیگر در موضوعی خاص نظرات خویش را بیان داشته تا به حکم واحدی برسند در حقیقت هر حکم واحد خود حاصا تجزیه تحلیلهای گوناگونی است که خلاصه و سمبل آن بصورت حکم درمیآید.

 

در روم قدیم محلی به نام فورومForum  را مشاهده میکنیم که به همین منظور بنا شده بوده و افراد با حضور مسائل مختلف را مورد بحث گذاشته و تصمیمات مهم اتخاذ میشده است. احتمالا" تشکیل همین فورومForum  پیش زمینه ای برای شکل گیری مجلس یاRome  یا Rum یا اوریم گردید در حقیقت Forum و محل آن شهر  Rome  به شکلی اراده جمعی برای اتخاذ تصمیمات عمومی در شورای متشکل از نمایندگان گروههایی از مردم بوده است.Forum  یا Urim  را نمیتوان جدای ازRome   دانست و نام شهر Rome نیز به احتمال قریب به یقین از Forum به معنای شورا یا مجلس گرفته شده است و این کلمه خود دو بخشی از دو کلمه For+Um تشکیل شده که For تحول یافته Er  یا Erk به معنای حکم یا فرمان میباشد و Um تغییر یافته کلمه Com یا Cum به معنای جمع، عموم، عام، همه خواهد بود و جمع این کلمه یعنی For و Um به معنی حکم عمومی یا حکم عام ملتزم الاجراء برای افراد حاضر در شورای مشورتی خواهد بود زیرا شرط شکل گیری Forum نیز همین بوده تا با ارائه مشکلات برای بحث و یافتن راه حل در شورا  به نقطه مشترکی که همه از آن تبعیت کنند، بوده است که اوج آن بب مجلسی که در آن اکثریت قانونی تصمیم گیرنده حکم عمومی بوده، ختم میگردیده یعنی مجلس ملی به همین شکل از نمایندگان شوراها یا مجالس کوچکتر زیرگروه شکل میگرفته است.

 

در حقیقت این تحلیل ما را به اتحاد مفهومی اساسی بنیانگذاران این سه شهر بسیار دور از هم رهنمون میکند که نام خود را در نامهای این شهرها منعکس نموده است و با مشاهده تحولات سیاسی-اجتماعی هان از منظر یا "عینک" ارک به منشاء اصلی آن یعنی شهر ارومچی در شمال غرب چین میرسیم در حقیقت همان اقوام و طرز تفکر سیاسی که ارومچی را شکل داده همان شکل دهنده تمدن سومر یا Urim و Rome بوده است و آن نظامی جهان شمول بر اساس حکم عمومی بوده است. و این جز مفهوم و نظام جمهور نیست و نام سومر نیز جز تحول یافته یا تلفظ دیگری از جمهور نمی باشد به شکل ذیل:

 

Sumer =======> Sum + Er ========> Cem + Hur = Cumhur

 

برخی اوقات کلمات دو جزئی در تقدم و تاخر اجزاء دچار تحول شده و این بدلیل تغییرات اندک گرامری در زبانهای متفاوت میباشد که در کلمات ارومچی، روم، اوریم و سومر اتفاق افتاده است و همه به کلمه جمهور اشاره دارد.

 

در تمام کلمات ، کلمه "ارک" یا "ار" در ابتدا و کلمه "اوم" یا "م" در انتها ذکر شده است ولی در جمهور جای این دو جزء تغییر یافته است و در یونانی نیز همین روال در کلمه دموکراسی اعمال شده است و همانطور که میدانید کلمه دموکراسی همان جمهور است و دموکراسی از دو کلمه "دمو" و "راسی" تشکیل شده است به شکل ذیل:

 

Democracy =================> Demo (+c) + Rac (+y)

 

که "”Demo همان جمع و راس با تغییر حرف "ک" به "س" در برخی زبانها "ارک" یا "ار" یا حکم است یعنی مجموعا" به حکم عموم یا جمهور اشاره دارد و در حقیقت نام دموکراسی تغییر یافته کلمه جمهور میباشد.

 

همانطور که قبلا" ذکر شد نام بسیاری از اقوام از این نام جمهور برگرفته شده و صرفا" یک نام بی مفهوم نبوده بلکه به نظام سیاسی اشاره دارد.

 

در این میان به نام اقوامی اشاره خواهیم نمود که در گذشته ای نه چندان دور از ما زیسته اند، جنبش و در نتیجه آن نظام جمهوری که مناطق مختلف جهان و اقوام مختلف بر اساس آن شکل گرفته بود بصورت همه گیر چون جهان معاصر ما نشانه ای از مقبولیت و اشتهار حکومت منطقه ای بوده یعنی نظامهای جمهوری مختص دوران کنونی ما نبوده و از قدیم الایام جزئی از نظامهای حکومتی به شمار میرفته و نظامهای جایگزین جز بدلیل انحراف از اصول و اساسنامه اولیه تشکیل نظام جمهور نبوده است. در حقیقت مد جمهوری یا دموکراسی کنونی مد و پرستیژ جهان قدیم نیز بوده است احتمالا" راهی برای تکفیر نظامهای ناهمگون رقیب مجاور و غیر مجاور برای اشغال و در اختیار گرفتن سرزمینهای ناسازگار که مجاورت آنها و تمایل هر نظام به توسعه و فشار به مرزهای یکدیگر موجب درگیری و غلبه نظام قویتر و اتحاد قومی و سرزمینی دو نظام حکومتی مجاور هم مرز تا شکل گیری امپراطوریهای عظیم میگشته است به هر حال به بحث خود در زمینه رابطه نام قومها و مفهوم جمهوریت برمیگردیم.

 

با بررسی نام اقوام در جهان خصوصا" در بین النهرین و مجاور آن برخی حروف را به وفور در نامهای اقوام میتوانیم مشاهده کنیم که بیشترین فرآوانی را در حروف ذیل یا هم ردیفهای آنه میتوانیم مشاهده نمائیم: ر (ی) ، م (ب) ، ز ( ث، س، ج، ت و ...)

 

نامهایی چون عرب ، سریانی ، کرد ، آسوری و ... همه حرفی را شامل هستند که نشانی از بحث ما در اختیارمان میگذارد یعنی نشانی از نوع حکومت زیرا حرف "ر" "ار" یا "ارک" یعنی قانون حاکم و به نوع حکومت اشاره دارد.

 

با حروف لاتین بهتر میتوان به تحلیل موضوع پرداخت و از این نگارش جهت تحلیل نام اقوام استفاده خواهیم کرد زیرا حماسه بعدها وارد نظام استقرار یافته گردید در حالیکه در ابتدای امر همیشه هدف حل مسائل اساسی مجموعه مردمی بود که بعدا" به شکل اقوام درآمدند.

 

عرب

 

قوم عرب برخلاف تصورات حماسی و افسانه ایی اشاره به خاندانی که نامی از پدر و اجداد گرفته شده باشد ندارد که بر اقوام یا ملل دیگر چیره شده و حکومتی شکل داده باشد چنانکه معمولا" حماسه و افسانه در بسیاری از تاریخ حقیقی وارد و آنرا از مسیر خود منحرف نموده است. عرب به شکل لاتین به شکل Arab خواهد بود و تحلیل کلمات حقایق ذیل را به شکل ذیل نمایان خواهد کرد که در حقیقت این نام از دو جزء Ar و Ab تشکیل شده است که Ar مخفف کلمه Ark به معنی حکومت و Ab تغییر یافته کلمه Um به معنی عموم یا عام یا جمع با اضافه کردن "ج" به ابتدای کلمه می باشد یعنی به تحلیل ذیل میرسیم:

 

Arab =================> Ar (Ark, Ur) + Ab (Am, Um, Im)

 

یعنی به کلمهUrim  ، Sumer ، Eram یا بطور خلاصه جمهور Cumhur میرسیم یعنی هوت عرب جز هویت سیاسی در اصل تشکیل آن نیست و عرب به مفهوم همان جمهوریت که قبلا" در مورد ریشه کلمه سومر بیان گردید یعنی منشاء اعراب همان سومر و شهر Ur یا شهر ارم است و اعراب هویتشان هویت شهر ارم به معنای شهر پایتخت ، مجلس ، جمهوری و در خلاصه سیاسی است نه خونی حماسه ای.

 

سریانی

 

 به تبع آن مشاهده میکنیم که نام اقوام و تمدنهای اطراف سومر نیز از همین قاعده پیروی مینماید ، مثلا" نام تمدن سریانی با این تحلیل باز به جمهوریت و جمهور اشاره دارد و در حقیقت از اصل کلمه "جمع" برخی حروف مانده برخی حذف شده اند مثلا" برای ابراز مفهوم کلمه "ج" مانده و بقیه حذف شده یا "م" مانده و "ج" و بقیه کلمات حذف شده است و در سریانی نیز همین اتفاق را مشاهده میکنیم البته بهتر است این موضوع را بعدآ بحث و هم اکنون از منظر دیگری به ریشه حروف می پردازیم به شکل ذیل:

 

Syria===================> Sy (Sy, Su, Si==>Co) + Ria ( Rey, Ruk)

 

و همانطور که مشاهده میکنیم در اینجا Su یا Si به معنی جمع و Rey همان ارک یا حکم است و مجموعا" به جمهور اشاره دارد. قابلیت تبدیل حروفی چون  S و C به یکدیگر به مفهوم نام "قوم کرد" که مجاور سریانی بوده است میسریم به شکل ذیل:

 

Kord ==================> Ko (Co) + Rd (Rod, Rad, Ruk)

 

همانطور که میدانید Co به معنای هم ، با هم و جمع و Rad همان ارک است در نتیجه کلمه "کرد" همانند کلمه سریانی به معنای حکم جمعی یا "جمهور" خواهد بود. یعنی نام قوم کرد به جمهور و جمهوریت اشاره دارد و هویتی مستقل از تفکر و نظام سیاسی حاکم نیت که تحت لوای آن این قوم شکل گرفته و جمعیت آن افزایش و بصورت قومی بزرگ درآمده است.

 

هم ریشه گی کلمه شورا و شهر را نیز میتوان به همین شکل درک نمود در حقیقت شهر جز محل شوراهای قدیم نبوده و این استعاره به تمام مکانهای تجمع بزرگ کنونی نیز گفته میشود یعنی در کلمه شهر ، شورا نهفته و شورا  به شهر تبدیل گردیده است و حتی این هم ریشگی را در کلمه سیریا یا سوریه نیز میتوانیم مشاهده کنیم که "س" به "ش" تبدیل شده و شیریا یا شورا و مجلس را تبیین مینماید در حقیقت پارافراتر نهاده و از مفاهیمی که در اصل برای بهبود روابط بین بندگان خدا بکار میرفته ، مفاهیم حماسی جنگ افروزانه ساختن و انسانها را را از هم جداکردن را چگونه با این اصول میتوان مطابقت داد که همه به همزیستی و اتحاد اشاره دارد.

 

به همین شکل تعبیر نام سوریه ، شوریه یا شورایه یا بطور خلاصه جمهوری است.

 

دموکراسی

 

آنچه از تعریف نظامهای سیاسی بدستمان رسیده از منابع یونانی است که بطور منظم و دقیق توسط محققین اروپایی ترجمه و منتشر شده، چنانچه نظامهای سیاسی را بطور وضوح و بصورت تقسیم بنده معین تعریف میکند که در این بین "دموکراسی و ریپابلیک" به جمهوری اشاره دارد و لغت شناسی دو کلمه نیز به همین اشاره دارد که در آن "دموک" صفت "راسی"ا را معین میکند که "دموک" همان "جمعی" و "راسی" به معنای حکومت ، حکم یا فرمان و تغییر یافته لفظ "راک" "روک" یا "ارک" میباشد که با تبدیل "ک" به "س" به شکل "راسی" درآمده است.

 

 خود یونانیان از همین شیوه جمهوری کنفدره تبعیت میکردند و نام یونان "Greece" به همین اشاره دارد که در آن "Gi" نشان جمع و تحریف شده حرف "C" یا "Co" میباشد و "Reece" همان روس به معنی حکومت یا حکم میباشد که مجموعا" به جمهوریت اشاره دارد.

 

نام جمهور در نام بسیاری از اقوام به اشکال گوناگون ظاهر میگردد و نام اقوامی که به ظاهر با هم متفاوت است همه تغییر یافته نام جمهور میباشد که به تعدادی از آنها اشاره و تعدادی دیگر در ذیل ذکر میگردد:

 

*کره

Korea ========> Ko (Co) + Rea (Rey) ========> CoRey =====> Cumhur  

 

*آرامی

Arami ========> Ur + Am ======> Cumhur

 

*عبری

Ebri  ========> Eb (Am) + Ri (Rey) ======> Cumhur

 

که با تعقیب حرف "ر" "R" یا هم ردیفان آنها در نام اقوام میتوان به بسیاری از اسامی قومی که به جمهور اشاره دارد رسید.

 

حال در اینجا بحث ثمود را به پایان میبریم تا در فرصت مناسب بحث را بصورت مفصل تر بررسی کنیم و به اصحاب "رس" میپردازیم.

 

 

"اصحاب رس"

 

در اینجا به بخش سوم از نظامهای سیاسی که در آیه مورد بحث به آن اشاره شده است میرسیم و آن "صحاب رس"میباشد.

 

همانطور که میداید اصحاب یا دوستان با دوستی شکل میگیرد و دوستی گردآمدن افراد مختلف بدلیل خصلت و خصوصیتی مشترک است و الا هیچ دوستی بی خصوصیتی مشترک شکل نمیگیرد و محور دوستی همین مشترکات است. خصوصیت مشترک اصحاب یا یاران رس همین لفظ "رس" میباشد حاال این "رس" چیست که با مراجعه به روایتی از امیرالمومنین (ع) برمیخوریم که سرگذشت "اصحاب رس" را بیان مینماید که جامعه ای متشکل از دوازده تا سیزده طایفه بودند که درختی را در موسم خاص میپرستیدند و به علت پرستیده شدن درخت بعدا" خواهیم پرداخت و این موضوع را از منظر نظامهای سیاسی بررسی مینمائیم زیرا اصحاب رس در ردیف عاد و ثمود آمده و همانطور که توضیح داده شد نظام عاد نظامی مرکزگرا ، نظام ثمود نظامی توزیع گرا و در نتیجه "اصحاب رس" میبایستی مجموعه ای مختلف از نظامهای سیاسی تکثرگرا را معرفی کند و با بررسی ریشه شناسی لغت یا لغت شناسی و نظامهای سیاسی موجود در یونان به این کلمه برخورد میکنیم که در تمام نظامهای سیاسی طبقه بندی شده موجود قدیم و در کتاب "سیاست" ارسطو موجود است و آن کلمه "رسی" میباشد یعنی این کلمه یا "رس" همان معنی حکم ، حکومت ، فرمان یا بطور خلاصه "روک" یا "ارک" را میدهد که در آن "ک" به "س" تبدیل شده است همانطور که در بسیاری از زبانها و لهجه ها اتفاق میافتد . تقریبا" این کلمه ای مشترک در تمام ترمهای سیاسی است که در ذیل به تعدادی از آنها اشاره میگردد:

 

تئوکراسی Theocracy

 

دموکراسی Democracy

 

آریستوکراسیAristocracy

 

همانطور که مشاهده میکنیم Racy ، Rac ، Ress  به فرمهای گوناگون در ترمهای سیاسی منابع یونانی تکرار میگردد که به ارک یا قانون یا حکم یا بطور خلاصه کشتی حضرت نوح (ع) اشاره دارد.

 

در نتیجه لفظ "اصحاب رس" در قرآن به همین نظامهای سیاسی با محوریت "Ress" اشاره دارد.

 

حال علت پرستیده شدن درخت در روایت حضرت امیرالمومنین (ع) چیست؟ علت محتمل مربوط به "رس" و چیزی است که "رس" از آن ساخته شده است یعنی ارک کشتی حضرت نوح (ع) و چوبی که "ارک" از آن ساخته شده است و چوب نیز به درخت اشاره دارد یعنی احتمالا" درخت را منشاء نجات خود و انسانها میشمردند و وسیله در طول سالیان به هدف تبدیل شده بود و مورد پرستش واقع میگردید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۲۹

لقمان حکیم

 

همانطور که میدانیم لقمان نام سوره ای از قرآن است و آیاتی نصیحت آموز از زبان لقمان برای پسرش ذکر میگردد که مفسرین لقمان را در مرتبه حکیمان طبقه بندی نموده اند و لقمان حکیم به کرات در کتب مختلف تفسیر و دینی ذکر گردیده است.

 

در حقیقت لقمان نماینده حقیقی حکمت از دیدگاه قرآن است ، حکمتی که سمت و سوی آن به هدف غایی آفرینش و شیوه زندگی در ارض محل زندگی انسان اشاره دارد که از توحید آغاز و به شیوه زندگی پرداخته و به برخی آداب زندگی از زبان لقمان به پسرش نقل می گردد.

 

البته در اینجا قصد ارائه نظرات در مورد این سوره نمیباشد بلکه از منظر هویت حقیقی، لقمان واکاوی خواهد گردید.

 

همانطور که میدانید منطق، فلسفه و کلام در حل مشکلات در مقابل منازعه و درگیری قدم بر عرصه نهاد و در حقیقت اهل منطق بودن در مقابل اهل منازعه و درگیری و جدال مطرح گردید و حل موارد اختلاف از طریق مذاکره و یا دیپلماسی نه نزاع و درگیری به عبارت معمول در فرهنگ اجتماعی مبدل شده است. حال خواهیم دید که میتوان کلمه متکلم یا حکیم را از خود کلمه لقمان استخراج کرد و در حقیقت معنی لفظی کلمه لقمان ، حکیم یا متکلم است به شکل ذیل:

 

Loqman ====> Logman ====> Logoman ====> Logo+Man

 

در حقیقت عبارت یا کلمه لقمان را به شکل لغمان (لغ مان) میبایستی نگاشت.

 

به ترتیب بالا همانطور که مشاهده میشود به کلمه دو جزئی Logo+Man میرسیم و همانطور که

میدانیم Logo لفظ یونانی لغت در عربی وMan به معنی مرد در پارسی یا انگلیسی میباشد یعنیLogo

 به معنی لغت یا کلام و Man  مرد یا انسان که مجموعا" به "مرد کلام" یا "متکلم" یا "حکیم" اشاره دارد

که نماینده تمام فیلسوفان الهی است، فیلسوفانی که سخن حقیقت را بر زبان می آورند و نه آنانکه

مغالطه را برای انحراف جوامع از مسیر حق ، حکمت و منطق نشان میدهند که در ابتدای سوره بدان اشاره دارد.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۰۶

سیس SIS

 

 با مروری بر نامهای اقوام ، امپراطوریها ، ملتها ، مناطق ، تقسیمات کشوری ، نامهای یونانی و رومی کلمه "سیس" را در به وفور میتوان یافت. خواهیم دید سیس همان تغییر یافته نام خدا با حرکت جوامع حامل این نامِ اعتقادی از شرق یعنی منطقه ختن  (سیسان) به غرب است به شکل ذیل:

 

Goth ==> Qoz ==>  Qos ==>  Cus ==> Gos, Goz ==>  Jos ==>  Jis ==>  Sis

 

یعنی با تغییر حروف کلمه خدا به همردیفهای خود در دهان به سیس تبدیل میگردد یعنی:

 

 غز ==>  خوز==>  جوز ==>  جوس==>  سوس==>  سیس

 

تبدیل میگردد.

 

 برخی از این نامها در ذیل آمده است:  

 

شهر سیس آذربایجان شرقی ، سیستان ، سیسیل ، سواستوپل ، سوئیس ، سوئز(جیزا) ، سیواس ، آسوس ، زازا ، ساسان (شوش ، شوشا، شیشان یا چچن) ، آلکسیس و …

 

البته از انتهای کلمه یا وسط سیس، ر ،  ار یا ارک افتاده است (سیرس، سیروس) در هر صورت این کلمه به جریان خداحکمان اشاره دارد و در حقیقت ریشه کلمه سیاست یعنی ساس نیز بدلیل ارتباط آن با شیوه و روش حکومت داری نیز از کلمه سیس به معنی خداوند گرفته شده که به محوریت بر مبنای محوریت اعتقاد به خدا را اشاره میکند و در نتیجه جمله "دین از سیاست جداست" از اساس غلط  و مغالطه است زیرا سیاست چگونه میتواند از مفهومی که بر اساس ریشه کلمه آن یعنی خداوند شکل گرفته شده باشد جدا باشد واین جمله فرقی با عبارت "دین از دین جداست" یا "سیاست از سیاست جداست" یعنی مفهومی که "خود از خود جداست" نخواهد داشت و فقط میتواند از آن منحرف شده باشد که نتیجه آن شرک درونی و فروپاشی است

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۰۳
گور Gur

 

در تمام جهان شاید مهمتر از ترم اعتقادی-سیاسی " گور Gur " نتوان یافت ، گور محور تمام تشکلهای سیاسی از قدیم الایام بوده است در حقیقت این عبارت سیاسی-اعتقادی از دو بخش ذیل تشکیل شده است:

 

Gur =======> Gu + Ur

 

کسانیکه کمی با فیزیک و مکانیک دبیرستانی آشنایی دارند میدانند که G نشانگر نقطه ثقل یا مرکز ثقل است در عبارتGravity  و در حقیقت Gravity استعاره ای است از معنای اصلی و G ابتدای نام خدا نیز است و در عبارت سیاسی نیز به نقطه مرکزی عناصر مرتبط با یکدیگر اطلاق میگردد که برای باز شدن مطلب از کلمات کمکی یاری خواهیم گرفت.

 


در حقیقتتبلور عناصر مرتبط با یکدیگر است و با تحول و تغییر T   به G یا بلعکس به شکلی جایگزین یکدیگر، ظاهر میگردند که نمود آنرا در بسیاری از تمدنهای منسوب به ترکان میتوان یافت. همانطور که میدانید T  ابتدایکلمه مبارک خداوند یا Theo میباشد و در حقیقت کلماتGur  وTur  به یکدیگر قابل تبدیل است در نتیجه  Tur
  معادل کلمهGur  است که در آن حرفK  از آخر کلمه افتاده است در نتیجه کلمه اصلی به شکل Gurk  یاTurk  میباشد و کلمهGur  جز کلمه Tur  یاTurk  یا به عبارت ساده تر خداحکم را بیان نمیکند به شکل ذیل:    

 Gu =====> Jeo ======> Tu =====> Theo 

  Gur =======> Jeor ======> Tur ===> Theor   

Gurk =======> Jeork ======> Turk ===> Theoruk

 

در اطراف گودی بجا مانده از کشتی مقدس حضرت نوح (ع) شهر کاشغر Kashgarدر استان باستانی اویغور Uygur را مشاهده میکنیم که هر دو حامل عبارتGur  است که وابستگی اساسی آنها را با نام ترکستان بیان میکند.  

 

کلمه گور یا غور Gur را میتوان در بسیاری از نام اقوام و قلمروها یافت چون گورکان، گرگان، کورگان ، قره خان و ... .

 

در حقیقت این عبارت خود بخشی از عبارت جامعتر "کنگرKengar قرار میگیرد که اتحادیه تمام قلمروهایخداحکمان را با افزودن کنKen  یاKon  برقرار میکند به شکل ذیل:

 

  Kenger ==============> Ken + Ger

 

و همانطور که میدانید Co  یا Con  اتحاد و مرکزیت تمام  Ger  یا Gur  یا Tur  یا یا قلمروهای خداحکم را بیان میکند و بعدها خواهیم دید در حقیقتKen  یا Kur  با تغییر R  بهN  همان تحریف یافتهGur  است که به این شکل بیان میگردد.

 

در بخش کنگر به این مطلب پرداخته خواهد شد و کنگر (کنگره) یا همایش یا گردهمایی ملی یا مجلس به نحوی مرتبط با این عبارت بوده است.

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۳۹

 کنگر Kenger

 

شاید به جرات بتوان گفت کنگر یکی از مهمترین ترمهای سیاسی است و بدلیل وابستگی آن با ترم " گور" که قبلا" بحث گردید، رد آنرا در نام اقوام ، سیستمهای حکومتی ، نامهای جغرافیایی و تاریخی ، امپراطوریها و نامهای فامیل مشخصا" یا بصورت تحریف شده بتوان یافت.

 

حال به تحلیل این ترم خواهیم پرداخت ، در حقیقت کنگر از دو جزء "کن" و "گر" تشکیل شده است که "کن" نشانگر مرکزیت و "گر" محور نظام سیاسی است ، کنگر تداعی کننده نامهایی چون کنگره Congress ، کنگرلو ، جونقار ، هانگری (مجار) ، آنقره (آنکارا) و با تغییر لفظی آنگلو میباشد.

 

همانطور که میدانید کنگره در بسیاری از کشورها به نوعی مجلس اطلاق میگردد و در حقیقت به گردهم آیی و همایش کنگره میگویند و همانطور که اشاره گردید "کن" محل تلاقی "گر" ها حول محور خاص است که به هویت "گر" در بخش گورGur  اشاره گردید.

 

همانطور که میدانیم، کنگره در انگلیسی به شکلCongress  بیان میگردد که در آن Gress نامی آشنا در چغرافیای سیاسی و تاریخی است. جغرافیایی از این نظر که Gress یا Greece نام یکی از کشورهاست که همان یونان است و تاریخی از این نظر که نام یکی از مهمترین اقوام عرب به نام قریش است و حتی نامهای سرداران قدیم حامل این نام بوده است چون نام نامی "کوروش کبیر" یا "کوروش پارسی" با این فرق که بدلیل نزدیکی و قابلیت تبدیل تلفظ س و ش در کلمات، س به ش تبدیل شده است .

 

همانطور که دیدیم حروف در کلمات به هم تبدیل میگردند چنانکه گ به چ ، ج و ج به س و ز و ... قابل تبدیل میباشد و تبدیل معکوس نیز امکانپذیر میباشد یعنی ت، س، و ج به گ یا ک قابل تبدیل میباشند.

 

کلمهGress  کلمه ای دو جزئی است که از دو بخش G + Ress  تشکیل شده است که G یا Geo همان حرفT  یا Theo به معنی خداوند و دوستی است زیرا انسان خداوند را دوست و سمبل و انعکاس خداوند را دوستی و وحدت تلقی مینموده است در نتیجه به کلمه TheoRess که Ress تغییر یافته کلمه Ruk یا Ark به معنی حکم است و مجموعا" به خداحکم اشاره دارد، میرسیم. منشاء برخی از نامهای جغرافیایی چون Greece  یا تراس یا توروس به این کلمه برمیگردد.

 

پس همانطور که دیده شد این کلمه به همایش و در بعد سیاسی به مجلس عالی اشاره دارد که از بعد تاریخی به شکل کنگره ظاهر میگردد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۲۲